تقدیم به همسر عزیزم
من..........اشعه خورشید را دوست دارم. من.........رنگ مهتاب را دوست ندارم. صدای بلبل ازارم می دهد! از خنده های طوفان می ترسم! گریه های اسمان را دوست دارم. موج های دریا هلم می دهد! باد بر صورتم سیلی محکمی می زند! اما کوه پشت سرم است. دستهای زمین مرا نگه داشته اند.توانی در گام هایم نیست. چرا خورشید سایه اش را برایم صندلی نمی کند؟ چرا مهتاب خاموش نمی شود تا ارام بخوابم؟ چرا بلبل اینقدر پر حرف است؟ چرا طوفان اینقدر خوشخنده است؟ اسمان از چه دل گیر است؟ چرا موج ها ی دریا اینقدر عجله دارند؟ چرا باد به خودش جرات می دهد بر صورتم کشیده ای نثار کند؟ابا مگر کوه را پشت سرم نمیبیند؟مگر نمی داند با این که توان ایستادن را ندارم دستهای زمین مرا استوار نگه داشته اند؟چراااااااااااااااااا؟؟؟؟
نظرات شما عزیزان:
شعر یا نثرت..بد نیست..
اگه دوست داشتی قویتر بشی؛من درخدمتم..
Power By:
LoxBlog.Com |